دانلود تحقیق درمورد كلياتى در بحث اعجاز
با دانلود تحقیق در مورد كلياتى در بحث اعجاز در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق كلياتى در بحث اعجاز را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق كلياتى در بحث اعجاز ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد كلياتى در بحث اعجاز
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:30 صفحه
قسمتی از فایل:
كلياتى در بحث اعجاز
فلسفه اعجاز از مباحث مربوط به علم كلام , در بخش پيامبرشناسى است , و ارتباطى با بحث هاى علوم قرآنى ندارد. بنابراين پاسخ به اين سؤال كه چه نيازى به معجزه است و چرا پيامبران بـه اعـجـاز روى مـى آوردنـد, خـارج از حـوزه علوم قرآنى است . در اين جا فقط به اين نكته اشاره مـى كنيم كه يكى از راه هاى شناسايى پيامبران راستين از مدعيان دروغين , اعجاز بوده است .
زيرا اعـطـاى چـنـيـن قدرتى ازسوى خداوند بر انجام كارهايى كه در توان هيچ بشرى نبوده است به كسانى كه ادعاى دروغين نبوت دارند به گمراهى مردم و اغرا به جهل ايشان مى انجاميد. و اين با هدف رسالت كه هدايت و سعادت مردم است منافات مى داشت .
اعجاز در لغت
در لـغـت بـراى ايـن واژه سه معنا ذكر گرديده است كه عبارتند از: فوت و از دست دادن , ناتوان يافتن و ناتوان نمودن .
قاموس مى گويد: اعـجـزه الشى ء: فاته وفلانا: وجده عاجزا وصيره عاجزا, يعنى آن چيز از او فوت گرديد.
اعجز فلانا, يعنى او را ناتوان يافت و يا ناتوان نمود.
اعجز فى الكلام : ادى معانيه بابلغ الاساليب , يعنى مطالب را با رساترين شيوه بيان نمود.
راغب در مفردات گويد: ريـشـه و اصـل واژه عـجز, تاءخر از چيزى و وقوع آن به دنبال امرى است ولى در عرف به معناى قصور و ناتوانى از انجام كار, متداول گرديده است .
مـراد وى از اين بيان آن است كه معناى اصلى عجز همان تاءخر است , ولى چون افرادضعيف و نـاتـوان مـعـمـولا متاءخر از ديگران و به دنبال آنان مى باشند, اين لغت مترادف باضعف استعمال مى گردد.
اعجاز و معجزه در اصطلاح
الـمـعـجـز الامر الخارق للعادة , المطابق للدعوى المقرون بالتحدى .
اين بيان طريحى هـمـان تـعـريـف اصطلاحى از اعجاز و معجزه است .
معجزه امرى است خارق العاده كه مطابقت با ادعاى نبوت داشته همراه با تحدى است .
آية اللّه خوئى در تعريف اعجاز مى گويد: اعـجـاز كـارى اسـت كـه پـيامبران برگزيده الهى كه مدعى منصب نبوت ازجانب خداوند, ارائه مـى نمايند به طورى كه خرق نواميس طبيعى نموده ,ديگران از آوردن مانند آن ناتوان باشند و آن چيز كه معجزه ناميده مى شود,خود شاهدى بر صدق ادعاى آنان است .