دانلود تحقیق درمورد مردم و فرهنگ کرمانشاه در گستره تاريخ
با دانلود تحقیق در مورد مردم و فرهنگ کرمانشاه در گستره تاريخ در خدمت شما عزیزان هستیم.این تحقیق مردم و فرهنگ کرمانشاه در گستره تاريخ را با فرمت word و قابل ویرایش و با قیمت بسیار مناسب برای شما قرار دادیم.جهت دانلود تحقیق مردم و فرهنگ کرمانشاه در گستره تاريخ ادامه مطالب را بخوانید.
نام فایل:تحقیق در مورد مردم و فرهنگ کرمانشاه در گستره تاريخ
فرمت فایل:word و قابل ویرایش
تعداد صفحات فایل:31 صفحه
قسمتی از فایل:
در کتيبههاي سومري ۲۰۰۰ سال پيش از ميلاد از کشوري به نام «کاردا» نام برده شدهاست. اين اقوام همان قومي بودند که به گفته گزنفون مورخ يوناني راه را بر تيگلاث پيلسر شاه آشور که با قبايل گورتي در حال جنگ بود بستند و لشکر کشي او را به سوي درياي مديترانه متوقف ساختند گزنفون اين قوم را کاردو مينامد. [1]
کردها بخش اصلي بازماندگان اقوام بومي خاورميانه و مادها هستند. مادها پس از ورود به زاگرس اقوام بومي آنجا يعني کاسيها و لولوبيها (در لرستان) و ديگر اقوام آسياني را در خود حل کردند و زبان ايراني خود را در منطقه رواج کامل دادند.
بنا بر نوشتههاي تاريخ نويسان و جغرافي دانان عرب، از قبيل بالاهوري، طبري و ابن اثير قبايلي که بعداً به نام کرد شناخته شدند بيشتر نواحي شرقي رود بوتان و کرانههاي شمالي دجله را تا نواحي جزيره (جزيره ابن عمر) متصرف شدند.
بر طبق برخي منابع فارسي که تعريفي سنتي از اين واژه ميدهند آنها گروهي از گوردها يا گردان به معني پهلوان و قوي هيکل يا جنگجوي بي باک بودند و نام گرد در شاهنامه هم از همين خانوادهاست گرد بعدها در زبانها براي راحتي تلفظ و يا در زبان عربي به کرد تبديل شدهاست.. کورد همچنين ميتواند به معني پسر تعبير شود.
برخي منابع اسلامي نيز کردها را از نژاد اجنه دانستهاند که خداوند ايشان را به هيبت انسان درآوردهاست [حليه المتقين فصل چهاردهم، محمد باقر مجلسي].
به موجب تاريخ شرفنامه بدليسي، قديميترين قبايل کرد باجناويها و بوتيها هستند که اين نامها به دليل سرزمين باجان و بوتان بر آنها نهاده شدهاست.
تا دورهاي نه چندان دور مردمي که به زبان کردي کرمانجي (زبان اکثر کردها) سخن ميگويند و در آناتولي ساکن هستند خود را کرمانج ميناميدند و نام کرد در ميان ايشان چندان رواج نداشت.
مردمي که به زبان زازا صحبت ميکنند يعني زباني که براي ديگر کردها زياد قابل فهم نيست نيز بر دو دستهاند برخي خود را کرد معرفي ميکنند و برخي خود را داراي هويت قومي متفاوتي ميدانند. شرفالدين بدليسي حدود کردستان را در روزگار صفوي و در کتاب شرف نامه خود با افزودن ولايت لرستان يک جا ذکر ميکند و در شرفنامه سرزمين لرستان و قوم لر را با کردها يکي ميشمارد.ظاهرا منظور بدليسي از قوم لر، لَکهاي لرستان است.
برخي هم مانند مصطفي بارزاني تنها احساس کرد بودن را براي کرد ناميده شدن کافي دانستهاند.